به گزارش شهرآرانیوز، شاید تکاندهندهترین حاشیه این مسابقه، انتشار ویدئویی باورنکردنی از یک پیرمرد هوادار سپاهان بود که سر و شکل و محل استقرارش فرضیه لیدر بودن او را هم به ذهن متبادر میکرد. این تماشاگر مسن رو به دوربین حرفهای بسیار عجیبی در مورد زنان تماشاگر پرسپولیسی که در طبقه بالا مستقر شده بودند به زبان آورد؛ چیزهای نامربوط و خجالتآوری که همه را شوکه کرد و حتی در استانداردهای فوتبال پرتنش و کمادب ایران هم بهشدت توی ذوق میزد. خیلی اوقات حتی زمانی که حرکت نامناسبی از فرد یا گروهی سر میزند، بعضی همجبههایهای او سعی میکنند پشت طرف را خالی نکنند و کم و بیش رو به توجیه رفتارش بیاورند، اما محتوای این ویدئو آنقدر عجیب بود که پیرمرد کاملا تنها ماند و در نهایت پس از تحمل موج بزرگی از ملامتها، با وجود انتشار یک فیلم عذرخواهی ۱۰ سال از حضور در همه ورزشگاههای کشور محروم شد.
این، اما همه ماجرا نبود. در کنار ویدئوی مربوط به آن پیرمرد و برخی فیلمهای دیگر که از فحاشی یا حتی سنگپراکنی شماری از تماشاگران مهمان به سمت هواداران رقیب منتشر شد، اسنادی هم دال بر بدرفتاری هواداران خانم پرسپولیس در فضای مجازی به انتشار رسید. در بعضی از این فیلمها، تعدادی از بانوان حامی میزبان در حال سردادن شعارهای رکیکی بودند که استفاده از آنها حتی برای مردان هم بسیار قبیح و ناپسند است، چه برسد به خانمهایی که همیشه تصور میکردیم حضورشان در ورزشگاه قرار است موجب تعدیل و تلطیف فضا شود. حتما این رفتارها هم در تندترشدن فضا سهم بسزایی داشته و ابدا قابل دفاع نیست.
بهطور قطع حواشی رخداده در بازی پرسپولیس و سپاهان در شأن یک فضای ورزشی نیست و موجب نفرت و بیزاری میشود. مسلما هدف از برگزاری مسابقات فوتبال این نبوده که دور هم جمع شویم، فحش بدهیم، سنگ بزنیم و چنان فضایی بسازیم که حال هر ناظری را بد کند. این دقیقا سوء کارکرد و نقض غرض است. در این میان از مشکلات فرهنگی که بگذریم، مسئولیت اصلی متوجه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال است؛ جایی که بهنظر میرسد تنها هدف آنها نفس برگزاری مسابقات است و کیفیت این کار هیچ اهمیتی برایشان ندارد. بهعنوان مثال در مورد محل استقرار بانوان در مسابقه اخیر حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد و بسیاری بر این باورند که نزدیکی آنها به هواداران تیم مهمان از عوامل تنشزا بود. وقتی از زیرساخت حرف میزنیم، این یعنی جای نشستن خانمها در ورزشگاهها باید از هر نظر مناسب باشد، یعنی شماره دقیق صندلی و فرد مستقر در آن (مرد یا زن) برای برگزارکننده بازی معلوم باشد و هر تخلفی که سر زد، به راحتی بتوان فرد خاطی را شناخت و مجازات کرد. تماشاگری که در این بازی فحاشی کرده، باید در مسابقات بعدی جای خودش را به فردی سزاوارتر بدهد، اما آیا مسئولان سازمان لیگ چنین اشراف اطلاعاتیای بر تماشاگران دارند؟ همین حالا چه ضمانت اجرایی وجود دارد که پیرمرد محرومشده سپاهانی ۱۰ سال در ورزشگاهها حاضر نباشد؟ آیا او (یا هر کس دیگری که محروم میشود) نمیتواند وسط این همه شلوغی و بینظمی راحت به استادیوم بیاید و برود؟ چطور ممکن است در لیگ انگلستان حتی هولیگانها هم در فاصله یک متری زمین آرام بنشینند و دست از پا خطا نکنند، اما ما روی سکوهایی چنین دور از میدان این همه حاشیه داشته باشیم؟ پس کی قرار است اختلافمان را با استانداردهای برگزاری مسابقات کاهش بدهیم؟ جدا از این چرا باشگاهها نباید روی فرهنگسازی تماشاگرانشان کار کرده باشند تا در بازیهای بازرگ کار به اینجا نکشد، باشگاههایی که عنوان فرهنگی ورزشی را یدک میکشند، اما بهنظر میرسد خیلی وقت برای انجام کارهای فرهنگی ندارند. به هر حال ضعف فرهنگی تماشاگران هم نکتهای است که به همین راحتی نمیتوان از کنار آن عبور کرد و کمکاری باشگاهها را نادیده گرفت.
منبع: همشهری